معرفی کوتاه:
مجموعه داستان کوتاه از نویسنده مشهور ژاپنی که کتابهایش به چهل زبان دنیا ترجمه شده و شهرتی جهانی پیدا کرده است. داستان سامسا عاشق میشود در این مجموعه بسیار قابل توجه و زیبا بود. این کتاب با ترجمه نیلوفر شریفی توسط انتشارات مروارید وارد بازار نشر شده است.
جملاتی زیبا از کتاب:
شوک این مرگ ناکام و زودرس، شوک اینکه او چقدر جوان بود، بسیار عفونی بود. این شوک، از لرزش و ارتعاش تارهای صوتی به تکتک کلمات سرایت کرده بود. و از آن به سیمهای تلفن، و با همان طول موج، تمام دنیا را لرزانده بود. (ص۱۴)
پاهایش را به آرامی از لبهی تخت آرام و اندک اندک آنقدر پایین برد تا کف پاهای برهنهاش کف اتاق را لمس کرد. کف لخت و بدون پوشش اتاق بسیار سردتر از آن بود که فکرش را میکرد و سرمای غیرمنتظرهی چوب باعث شد که ناخودآگاه نفسی عمیق بکشد. (ص۴۰)
هنگامی که به دختر جوان میاندیشید و یا او را در برابر چشمانش تصور میکرد، گرمای لذتبخشی در میان قفسهی سینهاش حس میکرد. او خوشحال بود و دیگر نمیخواست ماهی باشد، نمیخواست گل آفتابگردان یا هر چیزی دیگری باشد. او از آدمیزاد بودنش حس رضایت بسیار داشت. (ص۷۰)
همسرم از لیموناد خیلی خوشش نمیآمد، به همین دلیل آنها را بین خودمان تقسیم کردیم، دوتا برای او، چهارتا برای من. در حالی که اولین قوطی را سرمیکشیدم، او مثل سنجابی که در زمستان پی آذوقه میگردد، داشت قفسههای آشپزخانه را میگشت.(ص۹۱)
به یک یخچال بزرگ تکیه دادم و تفنگ را به طرف تابه گرفتم. همبرگرها ، مثل خالهای قهوهای بر روی یک کروات، روی تابه ردیف شده بودند و جلزولز میکردند. (ص۱۱۳)
نخواندم.
و دلم میخواهد بخوانم.