معرفی کوتاه:
رمانی درباره دوران دفاع مقدس در برف و کوران غرب کشور ، با خواندن کتاب سرمایتان میشود و لرز میکنید! گاهی در خون دلمه شده و برف یخزده غوطهور میشوید و حالتان ناسور میشود. فضاسازی ماهرانه و شخصیتهای مختلف و پر ماجرا دارد. از بهرام بذلوگو بگیر تا آقماشال خر باهوش و زرنگ و جنگ دیده. انتشارات نیستان این کتاب را در ۲۳۶ صفحه به چاپ رسانده است.
جملاتی زیبا از کتاب:
دنیا رقاصه است که جلوی هرکس یک مدت می ماند و یک دفعه بدون آن که انتظارش را داشته باشی می رود.
چای و عشق وقتی که داغ هستند میچسبند .
برادرا ، همه تان می دانید که من نه سخنرانم و نه می توانم خوب حرف بزنم ولی آن قدر می فهمم که این خدا تا حالا صد و بیست و چهار هزار پیغمبر و دوزاده امام را به کشتن داده ، پس توقع نداشته باشید که به شاخ شکسته هایی مثل من و شما رحم کند.
اولین جا که ستون ایستاد، کرهالاغ چپید زیر سینهی مادره. هولهولکی توی تاریکی یکی از ممهها را پیدا کرد و مثل از قطحی درآمدهها، آن را به دهان گرفت و شروع کرد به مک زدن.