رمان زندگی پیامبر صل الله علیه و آله – آنک آن یتیم نظر کرده
معرفی کتاب از نگاه استاد حسن حسینی:
گاه کلمهها کلمه نیستند؛ مخمل هستند. جملهها به نرمای نسیم در مقابل دیدگانت میوزند و غبار از روحت پاک میکنند.
گاه توصیف ماجراها آن چنان دقیق میشود که گویی نویسنده سالها خود آنها را تجربه کرده است.
نکته:
این کتاب جذاب رمان زندگی پیامبر است که توسط انتشارات سوره مهر تا کنون ۹ بار در ۶۳۲ صفحه چاپ شده است.
عباراتی زیبا از کتاب:
«- ای رسول خدا؛ مادرم را سخت شکنجه میدهند و حال او بسیار بد است.»
«- شکیبا باش ای عمار!»
سپس دست سوی آسمان فراز ساخته و گفته بود: «بار خدایا؛ از خاندان یاسر، هیچ کس را به آتش دوزخ عذاب مکن!»
آنگاه عمار، از آنکه شکایت نزد رسول خدا برده بود، سخت شرمگین گشته بود. چه، آگاه بود که این تنها مادر او نبود که اسیر شکنجه و آزار مشرکان و کافران بود. جمله آن بردگان که اسلام آورده بودند، گرفتار آزار صاحبان خویش بودند. و رسول خدا مگر خود پیوسته در معرض آزار دشمنان نبود؟! نیز؛ عمار اگر تنها اندوه مادر خویش را داشت، پیامبر غم جمله مسلمانان را میخورد.
مطالب بیشتر: