معرفی کوتاه:
مردگان باغ سبز» در بستری تاریخی، مبارزه بین
قشون شاه و حزب توده را سر مساله آذربایجان و انتخابات پانزدهمین دوره مجلس روایت
می کند. چاپ ششم این رمان توسط
نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این رمان پیش از این توسط انتشارات سوره
مهر تا ۵ نوبت چاپ شده بود.
نظر استاد احمد دهقان: این کتاب
بزرگترین شاهکار ادبی در این سالهای اخیر است که شاید باید سالها بگذرد تا به
اهمیت و ارزش ادبی آن پی ببرند.
جملاتی زیبا از کتاب:
یعنی باید باز هم مردهها را برگرداند به سر جاهاشان، یعنی به
قبرهای خیسشان که – بینظم و ترتیب و بی آنکه به فکر مردم باشند- از
آنها زدهاند بیرون و هیچ هم فکر نکردهاند که اگر شصت پای یکی رفت وردست گل و
گردن آن دیگری، آن وقت تکلیف چیست و چه کسی باید جواب گو باشد؟ گیریم که سیل آمده
و همه چیز را ویران کرده، اما این که دلیل نمیشود، آمده که آمده، خیلیها میآیند
و میروند. (ص ۹۲)
و مادر مثل گنجشک است به گمانم.
همیشه رو دیوار یا درخت خانه سروصدا میکند بی آنکه به چشم بیاید و فقط وقتی
متوجه نبودش میشوی که دیگر نیست، که دیگر پریده، که دیگر رفته، که دیگر مرده.(ص
۱۴۵)
کُت کهنهی
میران را از تنم درآوردم و توی آن را پر کردم از کلشهایی که کمتر خیس شده بودند.
چند تا سرگین درشت هم پیدا کردم؛ مثل گُل بار ... انگار کُت میران – که به تن من گریه میکرد – به تنها
دردی که میخورد و خوب هم میخورد همین کار بود. گُهکشی! (ص ۱۷۱)
آسمان همینطور
میغرید و میخروشید و میگرومبید و گردناک بود بیآنکه ببارد. (ص ۲۸۵)
صدای قلبم
را میشنیدم که در گوشم - عین صدای آسیای گازوییلی – تاقتاق
میکرد و انگار میخواست از سینهام بزند بیرون. (ص ۳۶۵)
مطالب بیشتر: